چقدر احساس می کنید که آدم نیستید؟!
۱- مادرتان هر بار با دیدنتان این شعر را می خواند:"آدمی را آدمیت لازم است!" با شنیدن این شعر چه احساسی پیدا می کنید؟
الف- احساس می کنید چه شعر زیبایی است؟!
ب- این سوال برای شما پیش می آید که چرا مامان! اینقده این شعره رو میخونه؟!
ج- بدون آنکه معنی آن را بفهمید به مادر لبخند میزنید!
د- احساس می کنید شاید منظورش شما باشید!
2- پدرتان از دستتان عصبانی می شود و طبق معمول می گوید: آخر من نتونستم آدمت کنم! چه احساسی از شنیدن این جمله پیدا خواهید کرد؟
الف- احساس می کنید پدرتان از دستتان عصبانی است؟!
ب- احساس می کنید پدرتان چقدر یک جمله را تکرار می کنی؟!
ج- هیچ احساسی پیدا نمی کنید!
د- احساس می کنید پدرتان از ناتوانی خود ناراحت است! و سعی می کنید او را درک نمایید!
3- با دوستتان بر سر مسئله ای دعوایتان شده و او برای هزارمین بار به شما می گوید "برو بابا اصلا تو آدم نیستی!" چه احساسی به شما دست خواهد داد؟!
الف- احساس می کنید برای هزارمین بار فحشتان داده؟!
ب- احساس می کنید برای هزارمین بار رازتان برملا شده؟!
ج- هیچ احساسی به شما دست نمی دهد؟!
د- در دلتان میگویید خودت آدم نیستی!
